نینجا(نینجوتسو)(چهارشنبه 88 خرداد 27 ساعت 11:52 عصر )

نینجا(نینجتسو)

تصویری که اکثر ما از«نینجا»درذهن داریم این است:جنگاوری در لباس سیاه که با مهارت و جسارتی افسانه ای چون شبحی مرگ آفرین،سایه واروچون ببری خشمگین سریع و پر

 قدرت بر دشمنان تاخته و آنها را نابود می سازد.این تصور شاید اغراق آمیز و مدیون توصیف فیلم های سینمایی عامه پسند باشد.دراین مقاله سعی می کنیم تا هنر رزم این جنگجویان ژاپن کهن را منصفانه و به دوراز اغراق و بزرگنمایی بررسی نمائیم.

بشر در جهت دفاع یا تهاجم همواره درصدد دستیابی به سلاح های پر قدرت و موثر بوده است امّا در بسیاری مواقع این واقعیت که انسان خود برترین و پیشرفته ترین سلاح است فراموش شده است.

می گویند یک سامورایی در ابتدا تلاش میکند تا به یک کاتانای (کاتانا:شمشیر سامورایی)مطمئن،مرغوب و ارزشمند دست یابد

سپس سعی در آموختن فنون شمشیرزنی می کند تا جایی که در هنگامه

نبرد دیگر نمی توان تمایزی بین سامورایی و کاتانا قائل شد،شمشیر همان

جنگجو وجنگجو همان شمشیر است بعد ازاین مرحله که مردان کمی به آن دست یافتند،شخص به چنان درکی می رسد که خود به اسلحه تبدیل

شده و برای مبارزه دیگر نیازی به شمشیر،نیزه و...ندارد.

«نینجوتسو»یا همان «نینجا»گذشته از اینکه عنوانی برای توصیف هنر رزمی جنگجویان نینجاست،نوعی سلوک برای دست یافتن به توانایی های

فراموش شده جسم وروح مبارز است.هدف اصلی آموزه های«نینجا»

یادآوری این واقعیت است که فنون مبارزه در غریزه ی هرانسانی وجود

دارد،امّا بسیاری این واقعیت را فراموش کرده اند،اگر این غریزه بیدار شود هرشخص چنان مهارتی در مبارزه کسب می کند که دیگر بود ونبود سلاح برایش ندارد انسان خود تبدیل به اسلحه می شود،امّا نکته ای نیز قابل یاد آوری است اساتید به نام اکثر هنرهای رزمی به این حقیقت معترفند که بعد از رسیدن به سطحی که انسان به اسلحه تبدیل می گردد،بینشی متولد می شود که طی آن انسان دیگر برای کسب پیروزی

حتی نیازی به مبارزه ندارد،«روح»چونان گسترده و بیکران می گردد که هر نوع عامل ستیزه جویی به راحتی در آن حل شده و از بین می رود. بسیاری معتقدند که«نینجتسو»یا هنر رزم نینجا،بر اساس بازی های

کودکانه شکل گرفته است،اگر بازی کودکان را مدتی بررسی نمایید خواهید دید که آنها می دوند،بر روی موانع تعادل خود را حفظ می کنند،

لگد می زنند،از درخت و دیوار بالا می روند بدون اینکه استادی این مهارت ها را به آنان آموخته باشد،همه این اعمال بدون دخالت اندیشه و

تفکر و تنها به مدد غریزه انجام می گردد،در هر کودکی مهارت استتارو

پنهان شدن وجود دارد،این قضیه را والدینی که ساعت ها به دنبال کودکشان گشته و عاقبت آنها را در گوشه کمد یافته اند به خوبی درک و به آن متعرف هستند.